ماهـان عــ❤ــزیزتر از جانماهـان عــ❤ــزیزتر از جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

▒▓♥ ماهان عشـ❤ــق ♥▓▒

عید آمد و عید آمد...

سلام شیرینترینم!     این روزا حال و هوای عید دورو برمون رو گرفته .تو هم که به لطف خدا بزرگتر شده ای و معنی نوروز و عید رو بهتر از پارسال میفهمی و برات شورو نشاط بیشتری نسبت به پارسال داره.هر چند که من فکر میکنم وقتی ما بچه بودیم هیجان عید خیلی بیشتر از الان بود.شاید هم اشتباه فکر میکنم ولی این احساس منه.    یکی دوشب پیش همینطور که از کنار دست فروشهای نوروزی رد شدیم با مظلومیت خاصی گفتی مامان میخوای برای من ماهی بخری؟ و من هم که از خدا خواسته سریع گفتم آره چه پیشنهاد خوبی. بعد رفتیم سراغ ماهی فروش. بابایی پیشنهاد داد فایتر بخریم (چون فایتر مقاومه و ما ممکنه حدود دو هفته ای خونه نباشیم) اما اون آقا فقط ماهی گلی داش...
22 اسفند 1390

پسر هنرمند من!

سلام عزیزترین هنرمند!   فدای تو گل پسری با ذوق برم که هزار هنر داری(البته بزرگترین هنرت اینه که پسر منی-یه کم خودمو تحویل بگیرم -)ولی از شوخی گذشته نقاشیت که بد نیست(حیف که علاقه نداری) شعر و قصه گفتنت هم که منو کشته(هر چند بعضی شعرا مفهوم دارند و بعضیاشون فقط قافیه سازی هستن مث:آنِ مینا مونونا    نانه بینا بٔنانا)مجسمه سازیت هم حرفه ایه.بعضی وقتا یه دونه بیسکوییت رو که میخوای بخوری ده بیستا شکل با گاز زدن ازش در میاری تا تموم بشه.از خونه و قایق و هواپیما گرفته تا ابر و ستاره و کرم.   موسیقیت هم جالبه.بعضی وقتا یه میله یا بطری دست میگیری و چند تا وسیله رو انتخاب میکنی و با یه ریتم خاص بهشون ضربه میزنی و میگی ما...
15 اسفند 1390

اسکار مبارک

سلام هنرمند من!   پسر گلم حیف که الان خوابی.آخه مامان خیلی خوشحاله.دلم میخواست بیدار بودی بغلت میکردم و با هم بالا و پایین می پریدیم.دلم میخواست بیدار بودی و با همدیگه فیلم قشنگ "جدایی نادر از سیمین" رو برای چندمین بار میدیدیم.   افتخار کمی نیست بردن جایزه اسکار.تو پوست خودم نمیگنجم.این فیلم واقعا حقش بود.شاید حالا اونقدر که باید از این فیلم چیزی دستگیرت نشه.شاید موقعی که بزرگ شدی زمونه و شرایط اجتماعی خیلی عوض شده باشه.اما در حال حاضر زندگی ای که توی فیلم جاریه خیلی شبیه زندگی این روزای اکثر ماست.همون زندگی شیرینی که ممکنه قدرش رو ندونیم.حیلی از مامان و باباهای امروز همین نادر و سیمین هستن.همین آدمای فهمیده ای که حرف هم رو هم ...
8 اسفند 1390

آخشـــتم

سلام شیرینترینم!   میدونی گل پسری که چقدر آخشتم(=آششتم=آشختم=عاشقتم).امشب یه حال خاصی دارم.بابایی هم که نیست.تو هم که لالا.اومدم یه کم باهات حرف بزنم.شاید بهتر بشم.   گفتم که یه حال خاصی دارم.یه حالی که نه ناراحتی نه خوشحال.نه احساس بدی داری نه احساس خوب.موضوع به تو مربوط نمیشه.چند وقت پیش مامان به نیت خیر میخواست کاری کنه.ولی موردی پیش اومد که یکی از دوستای خوب و تقریبا قدیمیم ازم خواست که باهاش قطع رابطه کنم.نه ایمیل نه تلفن ،نه پیامک...   به تصمیمم اطمینان دارم.ولی از دست دادن یه دوست حس خوبی نیست.امشب به فاطمه دوست عزیزی که بعدا بیشتر میشناسیش پیامک زدم و بدون باز کردن مساله سوالایی رو ا...
4 اسفند 1390
1